ضربان قلب تو ...
زیباترین موسیقے زندگے من است ...
ڪسی چه میداند
میان این سڪوت
خیال تــو درونـــم
فریاد میزنـــد ...
خوشبختـــے یعنــے
اهمیت ندهید که دیگران
در مورد شما
چه فکــرے میکنند
تو را دوست دارم و این دوست داشتن ...
حقیقتے است ڪـہ مرا بـہ زندگے دلبستـہ مے ڪند ...
ترجیح میدم
با تو غمگین باشم تا با دیگران شاد ...
همین که #تو هر #صبح
در خیال منی ؛
حال هر روز #من خوب است ...
هر صبح در ڪنارت
تمام عاشقانـہ هایم را ورق میزنم
و با عشقت ، صبحے زیبا را شروع مے ڪنم ...
آدم هایے
هستند ڪـہ دلبرے نمیڪنند،
حرفهاے عاشقانـہ نمیزنند،
چیز خاصے نمیگویند ڪـہ ذوق ڪنے
آدمهایے ڪـہ نمیخواهند عاشقت ڪنند..
اما عاشقشان میشوے !
ناخواستـہ دلت برایشان میرود...
این آدمها فقط راست میگویند
راست مے گویند با چاشنے قشنگ " مهر"
لبخند میزنند نـہ براے اینڪـہ توجهت را جلب ڪنند،
لبخند میزنند چون لبخند جزئے از وجودشان است...
لبخندشان مصنوعے نیست، اجبارے نیست
اینها سادہ اند
حرف زدنشان...
راـہ رفتنشان ، نگاهشان ....
ادعا ندارند ، بے آلایشند ، پاڪ و مهربانند ...
"چقدر دوست دارم این آدم هاے بے نشان اما خاص را ...
مهم نیست اکنون زندگیام چگونه میگذرد
عاشق آن خاطراتی هستم که تصادفی از ذهنم عبور می کنند
و باعث لبخندم می شوند!