سرگیجه بهانه بود
میخواستم با تمام وجود
احساس کنم " تکیه گاهمی "
سلامتــــــــــــــــی کسی که
عشق 《بود》
نفس 《بود》
زندگی 《بود
مفهوم دلبستگی《بود》
ولــــــــی ًدیگهً چیزی نیستــــــــ.
فقطـ بود
گاهی
یڪی میشه ٺمام زندگیٺ
ٺمام هسٺیٺ
ٺمام جونٺ
میدونی ڪه
شاید هیچوقٺ بهش نرسی
ولی همینڪه
فڪرٺ بهش
آرومٺ میڪنه
بهتریڹ حس دنیاس
مثل بودڹ ٺـــــو
برای من
دلتنگ که شدى بیا
اینجا تا دلت بخواهد
دلم براى تو تنگ است
به دست آوردن کسی که دوستش داری،
تازه اوّلِ ماجراست...
دوست داشتن نگهداری می خواهد..
چمدان دستِ تو و ترس به چشمان من است
این غم انگیز ترین حالت غمگین شدن است
از هر چه میرود سخن دوست خوشترست
پیغام آشنا نفس روح پرورست
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای
من در میان جمع و دلم جای دیگرست
سعدی
بعضی وقتها...
آنقدر خستگی به تنم می نشیند...
که کسی...
جز تو...
نمی تواند آرامم کند...
و من برای خودم...
تو را تجویز می کنم...
صدایت را...
احساست را...
حضورت را...
تو...
تنها مسکنی هستی...
که از راه دور هم اثر می کنی...!
زیر باران بیا قدم بزنیم
عمر شب را شبی رقم بزنیم
خستهایم از سکوت حنجرهها
زیر باران بیا که دم بزنیم
منوچهر سعادت نوری
بر من گذشتی ، سر بر نکردی
از عشق گفتم ، باور نکردی
دل را فکندم ارزان به پایت
سودای مهرش در سر نکردی
سیمین بهبهانی
ﻭﻗــ ــــﺘﯽ ﮐـــَـﺴﯽ ﮔـــُــﻔﺖ
ﺩﻭﺳـــﺘــــِـــﺖ ﺩﺍﺭﻩ ...
ﺗــَــﺤــــﻘــﯿﻖ ﮐــــُــﻦ ﺗﯿــــﮑــِــــﻪ ﮐــَــﻠــٰـﺎﻣـــِـــﺶ ﻧــَــﺒـٰـﺎﺷـِــه
از ما گفتن بود...
اصلا بعضی موقع ها♥ ️
صداش میکنی که فقط بهت بگه جانم♥ ️
توام بگی هیچی تو دلت ذوق کنی♥ ️
همه میگویند ناراحت نباش
پیدایش میشود ,
افسوس که نمیدانند
گمشده این قصه منم
کاش می شد …
تمام داستان های دنیا را
از دهان تو بشنوم !
تمام عاشقانه های دنیا را
تو برایم تکرار کنی !
اصلا هر چه تو بگویی زیباست !
می دانی
کاش می توانستم
با تمام وجود
صدایت را در آغوش بگیرم !
می توانم تو را ” مال خودم ” صدا کنم ؟
آن وقت
من اسمم را فراموش میکنم
و تو هم می توانی مرا
” مال خودم ” صدا کنی !
آنقدر ذهنم را درگیر خودت کرده ای …
که دیگر حتی نمیتوانم مضمون تازه ای پیدا کنم
حالا حق میدهی
در شعرهایم
به همین سادگی بگویم
” دوستت دارم ” ؟
لذت دنیا
داشتن کسی است
که دوست داشتنش
حواسی برای آدم نمی گذارد . . .
کسی را که دوستت دارد
زیادی تنهایش نگذار؛
به این بهانه که چون دوستم دارد
همیشه هست،
زیادی که تنهایش بگذاری،
به تنهایی عادت می کند..
آنوقت حتی اگر باز هم دوستت داشته باشد،
دیگر بود و نبودت برایش فرقی ندارد
دوستت دارد دیگر؛
چه باشی...
چه نباشی...
ولی دیگر بود و نبودت برایش اهمیتی ندارد..
چون دوست داشتنت در تنهایی را
یاد گرفته است.
چارلی چاپلین می گوید :
دنیا به قدری بزرگ است ،
که برای همه جا هست ...
به جای اینکه جای دیگران را بگیرید ،
سعی کنید جای خود را بیابید ... !
خاطره . . .
یک پیراهن خالیست . . .
که اندازهی هیچ کس نمیشود . . .
باید آویزانش کرد در باد . . .
و با رقصش پیر شد . . .