فکر میکنم اقبال مـن بلند اسـت
چون تـو میتوانستی
هر مرد دیگری را در دنیا انتخاب کنی
و تصمیم گرفتی مـن را انتخاب کنی
دوری...
چه کوتاه است این کلمه
و چه بلند است درد تجربه ی آن...
دوری بی رحم ترین کلمه است
برای عاشقان...
بــِه خـُـودَمـ آمَدمـ انگـــآر تـــ♡ــویی در مَن بــُـود ...
این کَمــی بیشتــَـر از #دل بــِه کســی #بستـَن بــود ...
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام
با تو بودن زهمه دست کشیدن دارد ....
"سعدے"
آدم باید تو زندگیش یکی داشته باش
تا هی نگاش کن با خودش بگه
داشتَنت مرا بَس ست....
هرچی از دستت بر میاد انجام بده
مابقی رو بسپار به خدا و زمان
فراموش نکن انسانهایی که قلبشون زیباست همیشه برنده اند
خاطره ها زمستانی شدند...
یخ زده ها را... [ هـــــا ] کن...
شاید یاد ، آوری تابستان آن روز ها را...
چیزی ویرانگر تر از آن نیست که دریابیم،
فریب همان کسانی را خورده ایم که باورشان داشته ایم...
من رهگذر کوچہ
عشـــــقم چه ڪنم
تو آمدے و دل بہ
تو بســتم چه ڪنم
هر جا بروم یاد تو
و اسم تو آنجاست
تو بگو با این همه
خاطره باید چه کنم...
گاهے اوقات آدم باید بماند
تا ثابت ڪند ڪـہ عاشقِ واقعے ست
و گاهے هم آدم باید برود
تا واقعا یڪ عاشقِ واقعے بماند!
و این دومے خیلے بیشتر از
چند هزار برابر سخت تر از اولے ست ...