مهربانی،
دیوار نمی خواهد..
مهربانی یک دل دریایی می خواهد؛
دلی به وسعت دشت و
دشتی به اندازه ی گذشت...
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی
تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم
تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم
پس از یک جستجوی نقره ایی در کوچه های آبی احساس
تو را دربین گل هایی که در تنهایی ام رویید با حسرت جدا کردم
و در تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی:
دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی
و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم
تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم!
همین بود آخرین حرفت!
و من بعد از عبور تلخ و غمگینت
حریم چشم هایم را به روی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی خورشید وا کردم
نمیدانم چرا رفتی؟!
شاید خطا کردم...
دلــــــم را کســـانی شکستند
کــــه هــــــرگز دلـــــــم..
به شــکســتن دلـــــشان راضــــــــــی نبود.
چه جمله ی غریبی است “فراموشت می کنم”
وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی !
هیچوقت بی خداحافظ کسی را ترک نکن
نمیدانی چه درد بدی است
پیر شدن در خم کوچه های انتظار …
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ !!!...
ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺭﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺩﻭﺭﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ
ﻭ ﺗﻮ ﮐﻨـــــــــــــﺎﺭﻡ ﺑﺎﺷﯽ
اصول چهارگانه زندگی
صادق باش هنگامی که فقیری
ساده باش وقتی که ثروتمندی
مودب باش وقتی که قدرتمندی
و سکوت کن هنگامی که عصبانی هستی
برنگرد،
که بر نمی گردی تو هیچوقت
نمی خواهمم داشته باشمت،نترس فقط بیا
در خزان خواسته هام کمی قدم بزن تا ببینمت
دلم برای راه رفتنت تنگ شده است…
خانهات سرد است؟
خورشیدی در پاکت میگذارم
و برایت پست میکنم
ستارهی کوچکی در کلمهای بگذار
و به آسمانم روانه کن
بسیار تاریکم…
#منوچهر_آتش
اصلن فکر نکن
حتمن باید
در بهار برویی
من
کنار پاییز هم
با خنده ات گل کرده ام
#محمدرضا_خوشنواز