اونـی کـه رفت وقتی بـه اجبار برگشت
دیگـه نـه خودش هست نه احساسـش،
"وجدانـــش" اونو آورده ...
خوش حالی وناخوشی به هرحال گذشت
ابر غم و آفتاب اقبال گذشت
"این قافلهء عمر عجب می گذرد"
تا چشم به هم زدیم یک سال گذشت
وقتی شب میشه
یه دنیا خاطره
یه دنیا خیال
میاد تو دل آدم
من آرزو می کنم
امشب دلتون #آروم باشه
و خوابهاتون طلایی
هیچ وقت برای فهمیده شدن
فریاد نزنید!
آنکه شما را بفهمد؛ صدای سکوتتان را
بهتر می شنود!
هیچ وقت دنبال عشق،محبت یا توجه نباش،
اگه یه نفر اینها رو از روی اختیار به تو نده،
داشتنشون ارزش نداره...
آنقدر قوی باشید که هیچ چیز "ذهنتان" را
به هم نریزد.
به تمام موجودات زنده با لبخند نگاه کنید...
برای ناراحتی،"صبور"
برای ترس،"قوی"
و در برابر خشم "متین" باشید.
خانه ى قلبم برایش کوچک
اما دِنج و راحت بود،
وعده هاى دیگرى رنگین تر بود
آنهارا ترجیح داد و رفت
تقصیر من نبود...
و جایت پیش من
بدجور خالی میشود گاهی...
وقـتــی یهویی دلش هواتــو کرد ...
یـهویی سراغتو گرفتـــ
یهـویی زنگ زد گفتــ دلمــ تنگـــ شده ...
بـدون دلش پیشتــــ گـیــره ...
دلم یک مزرعه مى خواهد
یک تو
یک من
و گندم زارى طلایى رنگ
که هوایش آکنده با عطر نفس های تو باشد