یک برگ دیگر از تقویم عمرم

یک برگ دیگر از تقویم عمرم را پاره می کنم
امروز هم گذشت
با مرور خاطرات دیروز
با غم نبودنت..و سکوتی سنگین
و من شتابان در پی زمان بی هدف
فقط میروم ..فقط میدوم
یاسها هم مثل من خسته اند از خزان و سرما
گرمی مهر تو را میخواهند
غنچه های باغ هم دیگر بهانه میگیرند
میان کوچه های تاریک غربت و تنهایی
صدای قدمهایت را می شنوم اما تو نیستی
فقط صدایی مبهم
قول داده بودی برایم سیب بیاوری
سیب سرخ خورشید
سیب سرخ امید
یادت هست؟؟؟
و رفتی و خورشید را هم بردی
و من در این کوچه های تنگ و تاریک
سرگردانم و منتظر
برگی از زندگی ام را ورق میزنم
امروز به پایان دفترم نزدیکم....

یـه وقــتـایــے

یـه وقــتـایــے

هــسـت ڪـــﮧ

بـایـــد لــم بـدے یـــﮧ گــوشـــﮧ ...

و جـــریــاטּ زنـدگـیـت رو فــقـط مــرور ڪــنــے .

بــعـدشــم بـگـے :

" بــــﮧ ســلامــتـے خـــودم ڪـــﮧ ایـنـقدر تــحـمـل داشـــتـم ! "

رفت تنهایی، آمد جای آن یک عشق آسمانی

رفت تنهایی، آمد جای آن یک عشق آسمانی


شکست شیشه غمها،شد روزگارم مثل آن روزها،

روزهایی که با تو بودم و تو در کنارم،

مگر اینکه این روزها تنها از درد دلتنگی بنالم!

ناله های من نیز همراه با نفسهای دلتنگیست

این حال و هوایی که در من میبینی همیشگیست،

همین یک ذره غباری هم که بر روی دلم نشسته از

 خستگی لحظه های دوریست

نه در رویاهایم تو را سوار بر اسب سفید میبینم نه

 مثل پرنده در آسمانها ،من تو را بی رویا ،همینجا

در کنار خودم میبینم،که نشسته ای بر روی پاهایم،

 خیلی خوب فهمیده ای که چقدر دوستت دارم

من تو را دارم ،فقط تو را

تا به حال دیده بودی دیوانه ای همچو من را؟

چند لحظه به وسعت تمام لحظه ها، نگاهت میکنم

و همین میشود که من تو را حس میکنم

یک احساس بی پایان که تو را در بر گرفته و

 درونم را از عطر حضور عاشقانه ات پر کرده

تویی قبله راز و نیازهایم ، دستانت را به من سپرده ای

 و گرم شده دستهایم...

تو اینجا هستی و من همانجا ، احساس میکنی

 تپشهای قلب من را؟یک عمر ، یک دنیا

احساس را بر روی دوشم میکشانم تا برسم به

 جایی که هنوز هم خستگی در تنم نباشد ، آنقدر عاشق باشم

 که هنوز همه وجودم گرم باشد ، تو در قلبم باشی

 و من دیوانه ات باشم.

تا همینجا همین خط،بگذار آخر خطمان را نشانت دهم

آخر خط ما یک نقطه چین است.

میخواهم همه بدانند که عشقمان ابدی است...

گرگ‌ها به‌ صورت گروهی می‌توانند

گرگ‌ها به‌ صورت گروهی می‌توانند طعمه‌ی بزرگی مثل یک گوزن شمالی را از پا در بیاورند. زمانی که گرگ‌ها در‌ حال شکار هستند، کاملا بی‌رحم می‌شوند و حتی پیش از مرگ کامل طعمه، شروع به خوردن آن می‌کنند. با اینکه طعمه‌ی گرگ، بیشتر جانوران بزرگ و وحشی هستند، شصت و پنج درصد از مرگ گرگ‌ها بر سر درگیری‌‌ برای بدست آوردن قلمرو اتفاق می‌افتد. این موضوع خیلی عجیب است چون گرگ‌ها موجوداتی گروهی هستند و برای محافظت از اعضای گروه تا حد مرگ تلاش می‌کنند.

نمی توان بدون تو

نمی توان بدون تو واسمت زندگی کنم برایم دشوارمی شود

که کسی درزندگیم دیگرصدایم نکند

دیگردوستم نداشته باشد

ودیگریادم نکند وبدترازهمه اینکه ان توباشی

نمی دانم چه کسی توراازمن گرفت

روزگاریامردم

برایم فرقی نمی کند

همه جاجارخواهم زد تاتوراپیداکنم

این روزها همه صداها

این روزها همه صداها
 
برایم یکی شده

صدای تیک تاک ساعت...

صدای ضربان قلبم...

انگار همه اش

 صدای قدمهای توست

اما نمیدانم ازمن

 دور میشوی

 یا به من نزدیکتر

تو اگر رویای من باشی...


تو اگر رویای من باشی...
فرقی نمیکند ساعت عاشقی
    به وقت کی باشد...
هر زمان که به خیالم بیایی
     ساعت را
برایت عاشقانه ترین میکنم
"ساعت عاشقی"من

هوای تــــــو …


هوای تــــــو …

اجابت تمام عـــــــــشــق است

و من به تــــــــو

شکوه یک قنوت عـــاشـقــانه را

پیــــــش مـــی کــشـم عـــــشقم

دوســـــتت دارم

به اندازه ی همه ی دارایی ام

کــــه تویــــی

«بی اجازه دوستت دارم»

«بی اجازه دوستت دارم»

چشم ازتو
 اشک ازمن

دل ازتو
 درد ازمن

قلب ازتو
 تپش از من

نفس ازتو
 مرگ اگر باشد انهم ازمن

میان هرنفسی که میکشم ،همهمه ای است
که ازهمه پنهان..
ازتو چه پنهان..
میان هرنفسی که میکشم توهستی..
که میکشم تورا،که میکشی مرا...

دوست داشتن تو ؛

 بی اجازه زیباست...

همیشه اولین و آخرین کلام

همیشه اولین و آخرین کلام


 شعرهایم تو بوده ای


همیشه برایم به معنای


 واقعی یک عشق بوده ای


گرچه گهگاهی از تو بی وفایی


 دیده ام اما همیشه برایم باوفا بوده ای


گرچه دلم را میشکنی و اشکم را


 در می آوری اما تو همیشه برایم یک دنیا بوده ای

اگر بدانی جایگاهت کجاست

اگر بدانی جایگاهت کجاست

، مرا باور میکنی اگر بدانی چقدر دوستت دارم ،

درد مرا درمان میکنی تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ،

حرف دلم به تو همین است ،

آنکس که مرادیوانه کرد

آنکس که مرادیوانه کرد/آنکه بااسمش مرابی خانه کرد


ازکنارم رفت وبازهم/درداین دل مرده راتازه کرد

همه کارهایت را بخشیدم

همه کارهایت را بخشیدم

جز آن تردید آخر هنگام رفتنت

که هنوز مرا به برگشتنت امیدوار نگه داشته

ما بهم نمیرسیم

اما بهترین غریبه ات می مانم

که تو را

همیشه دوستت خواهد داشت

از استادى پرسیدند: آیا قلبى که شکسته بازهم

از استادى پرسیدند: آیا قلبى که شکسته بازهم


 میتواند عاشق شود ؟


استادگفت :بله


پرسیدند : آیا شما  تا کنون از لیوان شکسته اب


 خورده اید؟


استادپاسخ داد :آیا شما به خاطر لیوان شکسته از آب


 خوردن


دست کشیده اید!؟

هزار کلمه

هزار کلمه بر جای خالی ات ریختم اما پر نشد ،


 به گمانم از جنس بی نهایتی .

تقصیر تو نیست! همیشه همین گونه بوده

تقصیر تو نیست! همیشه همین گونه بوده ،

 

برو اما من پشت سرت دست نه، دل تکان


 می دهم . . .

گاهی مرا یاد کن من همانم


گاهی مرا یاد کن من همانم که اگر ساعتی از


من بیخبر بودی آسمان را به زمین میدوختی . .

من میگم بهم نگاه آن

من میگم بهم نگاه آن

تو میگی که جون فدا کن

من میگم چشمات قشنگه

تو میگی دنیا دو رنگه

من میگم دلم اسیره

تو میگی که خیلی دیره

من میگم چشمات و واکن

تو میگی من و رها کن

من میگم قلبم رو نشکن

تو میگی من می شکنم من ؟

من میگم دلم رو بردی

تو میگی به من سپردی ؟

من میگم دلم شکسته است

تو میگی خوب میشه خسته است

من میگم بمون همیشه

تو میگی ببین نمی شه

من میگم تنهام می ذاری

تو میگی طاقت نداری

من میگم تنهایی سخته

تو میگی این دست بخته

من میگم خدا به همرات

تو میگی چه تلخه حرفات

من میگم که تا قیامت

برو زیبا به سلامت

من میگم خدا به همرات

تو میگی چه تلخه حرفات

من میگم که تا قیامت

برو زیبا به سلامت

قرار بود همیشه و همه جا همراه هم باشیم

قرار بود همیشه و همه جا همراه هم باشیم! بودم، نبودی...

قرار بود دلواپس دلواپسی های هم باشیم! شدم، نشدی...

قرار بود هر جا نیاز به یک سنگ صبور داشتیم کنار هم باشیم! بودم،

نبودی...

قرار بود دلتنگیهامونو فقط به همدیگه بگیم! گفتم، نگفتی...

قرار بود نگاه عاشقونمون فقط مال خودمون باشه! من بودم، تو نبودی...

قراربود دستامون گرمای هیچ دستی رو حس نکنه! حس نکردم، حس

کردی...
قرار بود مهربونی هامون دائمی باشه! بودم، نبودی...

قرار بود زیر بارون فقط منو تو باشیم! بودم، تو با دیگری بودی...

قرار بود تا آخر این دنیا منو تو با هم باشیم! هنوز هستم، از اولش

نبودی...

قرار بود...