ز تو ای عشـق
ز تو ای عشـق
در این دل چه شـررها دارم
یادگار از تو
چه شبـها ، چه سـحر ها دارم
کاش دائم دل ما از تو بلرزد
ای عشـق
آن دلی کز تو نلرزد ، به چه ارزد ؟!
ای عشــق ...
فصل های من
فصل های من
خلاصه میشوند
در گل های پیراهنت ...
با این تفاوت که
چهار فصل هم " بهاری " ..
یه وقتایی آدم همچین دلش
یه وقتایی آدم همچین دلش
میگیره که باخودش میگه کاش
زندگی مثل یه مغازه بود که
هر وقت خواستی کرکره رو
بکشی پایین و روش بزنی بعلت
دل گرفتگی چند روزی تعطیل
می باشد
یک وقتهایی باید
یک وقتهایی باید
خودت رابه بیخیالی بزن
بیخیال هرکس که
امروز وارد زندگیت شد
وفردا رفت
بیخیال تلاشهاےبےنتیجه ات
دوست داشتنهای بےثمرات
گاهے فقط بایدلبخند
بزنےو ردشوےبگذار فکرکنند
نفهمیدی
بهترین راه برای شروع
بهترین راه برای شروع یک روز خوب این است که
وقت بیدار شدن به این فکر کنیم
که حداقل در این روز بتوانیم
برای یک انسان شادی خلق کنیم...
خوشبختى یعنى صبح که چشاتُ وا میکنى
خوشبختى یعنى صبح که چشاتُ وا میکنى
ببینى عزیزات صحیح و سالم کنارت هستن،
و تو یه روز دیگه وقت دارى
بهشون عشق بورزى و خوشحالشون کنى ...
عشق خودش خواهد آمد
عشق خودش خواهد آمد.نمیتوان از آن فرار کرد
عشق خودش آهسته آهسته و در گوشه ای می آید
و در گوشه ای از قلب مهربانت آرام و بی صدا می نشیند
و تو متوجه نخواهی بود
و بعد ذره ذره قلبت را پر میکند
کم کم مثل ساقه مهر گیاه در تمام جانت می پیچد
و ریشه می دواند به طوری که بی آن نمی توانی تنفس کنی
خسته شدم...
خسته شدم...
خسته ام میفهمی؟!
خسته از آمدن و رفتن و آواره شدن.
خسته از منحنی بودن و عشق.
خسته از حس غریبانه این تنهایی...
بخدا خسته ام از این همه تکرار سکوت...
بخدا خسته ام از اینهمه لبخند دروغ...
بخدا خسته ام ازسقوط...
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ،
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ،
ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤــــﯿﺪ ،
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ !
ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒـــﺮ ﮐﺮﺩ ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ،
ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ، ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ !
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ،
ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...
ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــﺪ ...
آنقدر راه حل هایِ درست و منطقی ات را
آنقدر
راه حل هایِ درست و منطقی ات را
به رُخم نکش...
من آدمِ اشتباه انتخاب کردن هایِ آگاهانه ام
اگر غیر از این بود
که اصلا تو را دوست نمی داشتم!!
امروز دلم تنگ دیروزی است
امروز
دلم تنگ دیروزی است
که میگفتی:
فردایت را می سازم...!
